Carpet Mohammadnia Maragheh

فرش محمدنیا ایران مراغه

Carpet Mohammadnia Maragheh

فرش محمدنیا ایران مراغه

فرش ابریشم مراغه

فرش با تنوع طراحی و الهامات الهی در تار پود نخ های قطور و نازک زبان ندارد اماحرف می زند ریشه ندارد رشد کند اما باغ زیبایی است که گل های آن بدون آب هیچوقت پژمرده نمی شود و غنچه گلها و شاخه برگها در طول مدت سالیان پوسیده نمی شود ..الیافی گسترده بر زمین که دست آفریده های پر نقش و نگار ایرانی است ره آورد زندگی پر تلاش زنان و مردانی می باشد که با شوریدگی نگاره گرها، گرمی رنگ دل های پاک ممزوج شده است.این آفریده خواب دار گره خورده که قالی ایران نام دارد زیراندازی است که تار و پود آن نوازش دست های مردان و زنانی را دیده که بی شک زیبایی هنر آن ها را در فرش های دست باف مراغه می توان دید که دست زندگی بر آن نقش بسته است. فرش و قالیبافی مهم ترین هنر رایج در مراغه است که از شهرت ملی و آوازه جهانی برخوردار است. فرش مراغه همواره قافله سالار قالی ایران و پرچم دار ذوق و قریحه در جهان می باشد و هم اکنون بسیاری از نمونه فرش های این منطقه در موزه کشورهای مختلف به نمایش گذاشته شده است. صنعت قالی بافی در مراغه اغلب به صورت کارگاهی در مناطق شهری و تک بافی در روستاها رواج دارد، تنوع فرش و خلاقیت در زمینه طرح و نقش از ویژگی های شاخص فرش های دست باف مراغه است، ثبت انواع طرح های متفاوت به صورت ذهنی و قلمی با حضور استادان و طراحان چیره دست مهم ترین شاخصه حضور هنر و صنعت و وجود قابلیت های موجود در مراغه است.شیوه بافت قالی در مراغه به صورت « ترکی بافت» و استفاده از پشم و ابریشم بوده و عمدتا به صورت فرش های زیرانداز و ابریشمی صادراتی در اندازه های متفاوت و نقشه های متنوع می باشد. تابلوفرش های بسیار زیبا و نفیس با طرح هایی از آیات قرآنی، مینیاتورهای ایرانی و تصاویری از طبیعت و چهره های افراد مختلف ( چهره بافی) است که ظرافت و دقت تابلو فرش های بافته شده در حدی است که تشخیص آن ها از عکس و پوستر به سختی امکان پذیر می باشد.نکته قابل ذکر در بافت تابلوفرش های هنری این است که بیشتر هنرمندان تابلوباف برای دستیابی به طیف های مختلف رنگی، پشم موردنیاز را خودشان رنگرزی می کنند و مهم ترین مرحله در بافت تابلو فرش، اجرای موفق همین مرحله است که باعث می شود ساخت و بافت قالی های حجمی که از توانایی ها و خلاقیت های هنرمندان قالی باف مراغه است در دنیا بی رقیب بماند.از زیبایی فرش ابریشم که بگذریم فرش ابریشم یکی از صادرات مهم کشور بشمار میرود مراغه دارای رتبه دوم در تولید آن میباشد ولی متاسفانه غالب این تولیدات به اسم فرش تبریز یا قم صادر میشود.وسود آن را تاجران خورده وبافندگان به زور روزگار خودرا با نان وپنیر( اگر آن هم باشد) سپری میکنند

 

 








تاریخچه فرش تبریز


آذربایجان شرقی در شمال غربی ایران قرار دارد از شمال به دره رود ارس و قفقاز و از غرب به دریاچه ارومیه و استان آذربایجان غربی، از جنوب به استانهای آذربایجان غربی و زنجان و از شرق به استان گیلان و اردبیل محدود است. شهرهای مهم آن، سراب،اهر، مراغه، مرند و میانه می باشد.

تاریخچه فرش تبریز

آذربایجان شرقی در شمال غربی ایران قرار دارد از شمال به دره رود ارس و قفقاز و از غرب به دریاچه ارومیه و استان آذربایجان غربی، از جنوب به استانهای آذربایجان غربی و زنجان و از شرق به استان گیلان و اردبیل محدود است. شهرهای مهم آن، سراب،اهر، مراغه، مرند و میانه می باشد.

آب و هوا آذربایجان شرقی کلا‍  سرد و خشک بوده کوهستانی بودن منطقه و عرض جغرافیایی بالا از عوامل برودت قسمت اعظم استان و کمی ارتفاع و اثرات ملایم کننده دریای مازندران از عوامل اعتدال پاره ای از مناطق استان به شمار می روند.

به طور کلی آب و هوای معتدل، کوهستانی بودن منطقه و سایر اختصاصات طبیعی و جغرافیایی، تبریز و نواحی آن را برای کشاورزی و دامداری مستعد ساخته و فراورده های دامی خود مردم هنردوست و صنعتگر آن را به جانب صنایع دستی بویژه هنرهای دستی از جمله فرشبافی سوق داده است.

سرزمین آذربایجان بنابه اسناد تاریخی و یافته های باستان شناسی با قدمتی در حدود (عصر دیرینه سنگی) یکی از مناطق باستانی ایران محسوب می شود.
شاید مهم ترین حادثه در تاریخ آذربایجان در قرن یازدهم اتفاق افتاده باشد چه در این زمان ترکان سلجوقی بر ایران غلبه کردند و ایالات آذربایجان و همدان را به عنوان اقامتگاه دائمی خود برگزیدند. در اندک زمانی در این دو ناحیه زبان ترکی جایگذین زبان فارسی و عربی شد و تبریز نیز بصورت شهر ترک زبان درآمد که تاکنون نیز بهمین حال باقی مانده است.

در قرن چهاردهم و هفتم و هشتم هجری، زمان سلطه مغول، این ایالت رشد فوق العاده ای یافته و تقریباً به صورت مرکز سیاسی و فرهنگی ایران در می آید.

قالی بافی می بایست در آذربایجان ریشه کهن داشته باشد.
تامین مواد اولیه و سهولت دستیابی به ضرورتهای این حرفه نسبت به سایر مناطق ایران بیشتر بوده و تبریز را نه تنها بازار فرش بلکه بازار مناسبی برای سایر تولیدات در قرون میانه ساخته بود.

تبریز از زمان هلاکوخان مغول از مراکز عمده تولید و دادوستد قالی بوده است. پا به پای شهر هرات (در خراسان قدیم و حالیه افغانستان) قالی بافی در آن مراحل تکاملی خود را می پیموده است.

بخصوص در زمان صفویان با ایجاد کارگاههای بزرگ قالی بافی، بافندگان طراز اول گردهم آمده به بافت نمونه های ارزنده دست یافتند که از آن جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد:

قالی مشهور مسجد اردبیل (1539م) که اکنون در موزه ( ویکتوریا و آلبرت) لندن از آن نگهداری می کنند.

قالی دیگری که مربوط به همین مسجد بوده و آن نیز در شهر لندن موسسه دوین است.

یک تخته قالی که به امپراطور چالز کوئینت ( Charles Quint) 
دو تخته قالی بسیار زیبای موزه پولدی 
میلان که اولی مربوط به سال 1522 م و دارای امضای غیاث الدین جامی و دومی می بایست بدون تردید مربوط به نیمه دوم قرن 16 باشد 
(Poldi).


مدت چندین قرن از قالی ایران به عنوان کالای تجاری استفاده می شد ولی میزان این تجارت ناچیز بود تا اینکه در قرن 15، مردم کشورهای مغرب زمین آنرا شناختند و برای آن ارزش قایل شدند و از قرن 17 به بعد هم پس از آنکه قالی ایران به خارج از کشور راه یافته بود صنعتکاران تبریز با دریافت سلیقه مردم اروپا و آمریکا دست به بافتن قالی هایی زدند که بازار آن کشورها را به خود اختصاص دادند.

تبریز که در موارد بسیاری همواره علمدار نهضتهای مختلفی بوده است در اعتلای هنر فرشبافی ایران نقش به سزایی داشته و رونق دوباره و احیای هنر فرشبافی را در اواخر دوره قاجاریه و اوایل سلطنت پهلوی و راهیابی فرش ایران را به بازارهای جهان و گسترش این حرفه در تمام نقاط ایران را تنها مرهون هوش و ذکاوت بازرگانان و قالیبافان صبور این منطقه باید دانست